عشق یک طرفه

بلاخره رسیدیم
خواستم پیاده شم که یه دستی منو به سمت خودش کشید
جینا بود
منو برد تو کلاس
جینا:از کی باهاش قرار میزاری
ات:چرت نگو
جینا :پس قضیه رو بگو
خواستم دهن باز کنم که معلم اومد
پرش زمانی
با جینا رفتیم پشت مدرسه
ات:خوب راستش پسر داییمه
جینا:چرت نگو
ات:بخدا
که زنگ خورد رفتیم تو کلاس
تو راه کلاس بودیم رو به جینا گفتم
راستی ته کجاست
جینا:توکتابخونه
ات:کلاس ندارن
جینا:نه مدیر آزاد باش بهشون داده
وارد کلاس شدیم که دیدم یونگی مثل یه کوالا نشسته حواسش نیست زنگ خوره همه که تو کلاس بودیم
یونگی تو تا از بچه هارو صدا زد برگه پخش کنن
با نگاه به سوال اول روح لز تنم جدا شد
بعد میگه سادس
سوال اول
اولین کمیسیون و کنسول گری در زبان ها در کجا بود
همه سوالا رو جواب دادم به غیر از همون سوال اول که سعوک (نام پسر)
از اون سر کلاس رسوند
رفتیم بیرون
ته :چطور بود
ات:آره اگه سعوک نرسانده بود می افتادم
ته:بهش نزدیک نشو
ات:اگه بشم چی
ته:برا خودت میگم نمی خوام قضیه کوک تکرار بشه
پرش زمانی
داشتم میرفتم سمت ماشینم که کوک حلم داد از سر شوخی
در رفت
پام پیچ خورد که یه هو یه نفر برآید استایل بغلم کرد اون

نقطه حساس ها ها ها
شروط پارت ۱۵ لایک